درمان شناختی رفتاری(CBT)برای اختلال وسواس (OCD) چیست؟
درمان شناختی رفتاری CBTبرای اختلال وسواس (OCD)چیست؟
درمان شناختی-رفتاری نوعی درمان است که به افراد کمک می کند تا با افکار، رفتارها و احساسات مشکل ساز کنار بیایند و آنها را تغییر دهند. CBT به طور کلی شامل جلسات درمانی هفتگی یک ساعته است که تقریباً شش ماه طول می کشد، بسته به شدت علائم OCD فرد است. شرکت کنندگان باید آنچه را که خارج از جلسه درمانی یاد می گیرند تمرین کنند تا بیشترین سود را ببرند. اکثر افرادی که CBT را برای OCD دریافت می کنند، در عرض چند هفته متوجه بهبودی می شوند.
CBT برای OCD چگونه کار می کند؟
افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) برای تجربه رهایی موقت از افکار وسواسی که باعث ناراحتی شدید آنها می شود، درگیر اجبارهای خاصی می شوند. CBT برای OCD برای شکستن پیوند خودکار بین افکار وسواسی و رفتار اجباری تشریفاتی کار می کند. CBT همچنین به فرد آموزش می دهد که در مواقعی که احساس اضطراب می کند از تشریفات خودداری کند.
نکته! درمان شناختی رفتاری (CBT) بر ماهیت به هم پیوسته افکار، احساسات و رفتارها تمرکز دارد.
آیا خطراتی وجود دارد؟
هیچ خطر خاصی برای CBT برای OCD وجود ندارد، با این تفاوت که ممکن است برای همه موثر نباشد. اما CBT در مقایسه با درمان های دیگر، به طور موثری شدت علائم OCD را کاهش می دهد.
CBT چقدر طول می کشد؟
مدل استاندارد درمان CBT برای OCD حدود 12 هفته با یک جلسه یک ساعته در هفته است. با این حال، اثربخشی CBT بسته به سایر مسائل مربوط به سلامت روانی که فرد با آن درگیر است یا سایر تاریخچههای آسیبزا میتواند زمان ببرد. کلید موفقیت در درمان، اعتماد بین درمانگر و مراجع و تمایل به انجام تکالیف و دستورات است.
10 تکنیک CBT برای OCD
در اینجا 10 تکنیک CBT که معمولاً برای درمان OCD استفاده می شود آورده شده است:
1. بازسازی شناختی
بازسازی شناختی شامل به چالش کشیدن افکار غیرمنطقی یا الگوهای تفکر و جایگزینی آنها با افکار منطقی است. هدف استفاده از حقایق برای به چالش کشیدن افکار مبتنی بر پاسخ های احساسی است.
2. درمان پیشگیری از مواجهه و پاسخ (ERP)
شاید مفیدترین ابزار CBT برای درمان OCD، درمان پیشگیری از مواجهه و پاسخ (ERP) باشد . فرآیند ERP برای OCD شامل قرار دادن بیمار در معرض افکار وسواسی استرس زا بدون اجازه دادن به آنها در رفتار اجباری است. انجام این کار آنها را از تجربه تسکین موقت مرتبط با اجبارباز می دارد و آنها را مجبور می کند با اضطراب خود روبرو شوند تا زمانی که اضطراب از بین برود و نسبت به آن حساسیت زدایی کنند. ERP رایج ترین درمان برای OCD است.
اجزای ERP عبارتند از:
- قرار گرفتن در معرض in vivo: “قرار گرفتن در زندگی واقعی” که در آن شخصی به طور مکرر در حضور یک محرک ترسناک در یک دوره طولانی قرار می گیرد.
- مواجهه خیالی: تجسم ذهنی یک محرک ترسناک و پیامدهای قرار گرفتن در معرض محرک
- پیشگیری از تشریفات یا پاسخ: خودداری از رفتار تشریفاتی پس از قرار گرفتن در معرض محرک ترسناک
3. CBT مبتنی بر استنتاج
CBT مبتنی بر استنتاج (I-CBT) درمانی است که مخصوصاً برای OCD طراحی شده است.از طریق I-CBT، فرد مبتلا به OCD ارتباط بین شک های وسواسی و ایجاد استدلال های نادرست را می آموزد. I-CBT فرض می کند که افراد مبتلا به OCD وقتی مضطرب هستند، واقعیت را با تخیل اشتباه می گیرند. از طریق درمان، آنها یاد میگیرند که روایتهای جایگزین را که مبتنی بر عقل سلیم هستند و نه تردیدهای وسواسی، تمرین کنند.
ذکر این نکته ضروری است که I-CBT محتوای شک های وسواسی را به چالش نمی کشد. در عوض، روند شک و تردید را به چالش می کشد.
4. تمرینات تنفس عمیق
تمرینات تنفسی برای مدیریت اضطراب مرتبط با OCD بسیار مفید هستند. اگرچه انواع مختلفی از تمرینات تنفس عمیق وجود دارد، اما همه آنها با کاهش تنفس و ضربان قلب کار می کنند و اثر آرام بخشی ایجاد می کنند.
5. آرام سازی پیشرونده عضلانی
آرام سازی پیشرونده عضلانی فرآیندی است که به فرد اجازه می دهد تنش را در سراسر بدن خود به صورت فیزیکی سفت کند و آزاد کند. وقتی استرس یا مضطرب هستیم، بدن ما می تواند وارد واکنش جنگ یا گریز شود که اغلب منجر به تنش می شود. آموزش بدن برای رهایی از این پاسخ جزء ضروری مدیریت استرس است.
6. تجزیه و تحلیل ABC
روش ABC CBT شبیه به بازسازی شناختی است و می تواند به افراد کمک کند تا افکار غیرمنطقی را به چالش بکشند و سبک های تفکر منطقی تری را توسعه دهند. تجزیه و تحلیل ABC به افراد کمک می کند تا یک مشکل را به بخش های کوچکتر به نام های پیشین (A)، رفتار (B) و پیامدها (C) تقسیم کنند. از طریق تجزیه و تحلیل این بخش ها، افراد می توانند بررسی کنند که چگونه باورهای آنها (B) بر واکنش آنها (C) به محرک (A) تأثیر می گذارد. از طریق تکرار، افراد می توانند بفهمند که چگونه باورهای غیرمنطقی خود را به چالش بکشند و آنها را بررسی کنند تا نتایج بهتری به دست آورند.
7. روزنامه نگاری
روشهای سنتی ژورنالنویسی برای CBT از یک دفتر خاطرات فکری استفاده میکنند، که به افراد کمک میکند تا تجربیات عاطفی را به دقت پیگیری و پردازش کنند. یادداشت های فکری معمولاً تجربیات عاطفی را به محرک ها، افکار، عواطف، احساسات فیزیکی و رفتار تجزیه می کنند. روزنامه نگاری فرد را تشویق می کند تا فاصله بین افکار مزاحم و رفتارهای اجباری را کاهش دهد. از طریق ژورنال، افراد مبتلا به OCD می توانند با عینیت و شفافیت به هر فکری نزدیک شوند. می توانید از یک نوت بوک و خودکار سنتی استفاده کنید یا یک برنامه CBT مانند Clarity را برای ژورنال فکری امتحان کنید.
8. ذهن آگاهی
افراد را تشویق می کند که بدون قضاوت در لحظه حال زندگی کنند. ذهن آگاهی برای درمان OCD مفید است زیرا به افراد کمک می کند تفاوت بین محتوای فکر مزاحم و معنای متصل به فکر را درک کنند. هنگامی که کسی بتواند معنای متصل به فکر را از خود فکر مزاحم جدا کند، می تواند بینشی برای توقف چرخه اجباری OCD به دست آورد.
9. برنامه ریزی فعالیت
فرض اصلی برنامه ریزی فعالیت این است که فعالیت های لذت بخش به خلق و خوی بالا کمک می کند. افراد مبتلا به OCD مستعد احساس اضطراب و افسردگی هستند که ممکن است منجر به انزوا شود. زمانبندی فعالیت، فرد مبتلا به OCD را تشویق میکند تا دوباره با سرگرمیها، افراد حمایتکننده و اشکال حرکت درگیر شود. شرکت منظم در این فعالیت ها همچنین ممکن است به جلوگیری از آگورافوبیا ، یکی دیگر از شرایط مرتبط با OCD کمک کند.
10. بدترین و بهترین سناریو موردی
بررسی سناریوها به آرامی فرد را در معرض نتیجه ترسناک خود قرار می دهد، در حالی که فضا را برای سایر نتایج احتمالی نیز باز می کند. کاوش در بدترین سناریو برای OCD مهم است زیرا فرد را در معرض پریشانی افکار مزاحم خود قرار می دهد که به مرور زمان باعث کاهش اضطراب در مورد افکار مزاحم می شود. هنگام بررسی بهترین سناریو، فرد یاد می گیرد که افکار مزاحم او همیشه او را به سمت سناریوهای منفی و بعید می کشاند.
CBT تنها دو هدف دارد که مستقیماً به دو ویژگی کلیدی OCD مربوط می شود:
- رابطه مان را با این وسواس ها تغییر دهیم و به مغزمان بیاموزیم که افکار و احساسات خطرناک یا تهدیدی قریب الوقوع نیستند.
- واکنش خود را به این وسواسها تغییر دهیم و در برابر تمایل به انجام رفتارهای اجباری مقاومت کنیم.
درس های مهم CBT برای بهبود OCD چیست؟
در اینجا چند موضوع مورد بحث قرار خواهد گرفت:
-
آمیختگی فکر و عمل
برای افراد مبتلا به OCD، افکار یا تصاویر اغلب با واقعیت آمیخته می شوند. باور در اینجا این است که تفکر در مورد یک فکر باعث می شود آنها بیشتر بر اساس آن فکر عمل کنند.
به همین دلیل است که OCD می تواند بسیار وحشتناک باشد.
فردی را تصور کنید که OCD خودکشی دارد . رها کردن این افکار خطرناک به نظر می رسد زیرا اگر حقیقتی در آنها وجود داشته باشد و شخص بر اساس آنها عمل کند، ممکن است پایان زندگی باشد.
به همین ترتیب، قبل از شروع درمان، مهم است که بفهمیم افکار چیست و چه نیستند.
-
همه افکار مزاحم دارند
تفاوت بین کسانی که افکار مزاحم OCD دارند و افراد غیر مبتلا به OCD که افکار مزاحم دارند، معنایی است که آنها به این افکار پاسخ می دهند.
به همین دلیل است که هدف درمان هرگز متوقف کردن افکار مزاحم نیست. در نهایت، OCD یک مشکل فکری نیست، بلکه یک مشکل احساسی است.
-
باورهای ناکارآمد
این تحریفهای شناختی که به نام تحریفهای شناختی نیز شناخته میشوند، تنها مختص مبتلایان به OCD نیستند. هر کسی می تواند تحریف های شناختی را تجربه کند؛ اما زمانی که این موارد با OCD همراه شود، می تواند علائم را بدتر کند و ما را در برابر آنها آسیب پذیرتر کند.
درک باورهای ناکارآمد غالب شما و اینکه چگونه آنها در تجربه شما با OCD نقش دارند، مهم است.
ذکر این نکته ضروری است که این مثالها فقط نشان میدهند که چگونه میتوان این تکنیکهای CBT را برای بهبود OCD به کار برد.
برنامه درمانی واقعی با توجه به وسواس ها، اجبارها و نیازهای خاص فرد تنظیم می شود و همیشه باید توسط یک متخصص سلامت روان واجد شرایط با تجربه در درمان OCD هدایت شود.
دیدگاهتان را بنویسید